آیا بحران مالی بعدی می تواند باعث ذوب کریپتو شود؟

شرایط اقتصاد کلان جهانی در حال چشمک زدن به علائم هشدار دهنده قرمز عمیق است. آیا طوفان مالی آتی می تواند پذیرش انبوه رمزارزها را افزایش دهد؟
زمستان آمده است
همانطور که یوگی برا بزرگ زمانی گفت: “پیش بینی کردن، به خصوص در مورد آینده دشوار است.” در اینجا هیچ پیش بینی وجود ندارد، فقط یک حدس و گمان است.
آنچه نیاز به حدس و گمان ندارد، ارزیابی وضعیت اقتصاد جهانی است. وحشتناک است دومین و سومین اقتصادهای بزرگ (چین و اتحادیه اروپا) در برابر چشمان ما در حال ذوب شدن هستند.
ایالات متحده آمریکا خیلی عقب نیست. نکته واقعا بد این است که برای اولین بار پس از مدت ها، یک واگرایی در سیاست های بانک مرکزی وجود دارد.
از آنجایی که وال استریت بوسیله اقتصاد جهانی را در سال 2008 فروپاشید، بانکهای مرکزی جهان تقریباً سیاستهای پولی را هماهنگ کردهاند. آن سیاست، دست کم، سهل گیرانه بوده است .
این چیزی است که به نظر می رسد. خط آبی ایالات متحده است. کشورهای دیگر عبارتند از: ژاپن (نارنجی)، چین (سبز)، فرانسه (بنفش) و آلمان (زرد).
همه آن فرهنگها و زبانهای منحصربهفرد و اهداف سیاستی متفاوت در کنار هم قرار میگیرند تا ارزهای خود را تقریباً با همان نرخ پایین بیاورند.
عجیب است که چگونه کار می کند.
اگر تعجب می کنید، این نمودار نشان دهنده افزایش تقریباً 1800 درصدی در عرضه پول در 20 سال است. این برای طبقه میلیاردرها عالی بود.
برای بقیه خیلی بد است
زندگی در مرز صفر
ژاپنی ها متخصصان پیشرو در ایجاد اقتصاد زامبی هستند. در دهه 1990، ژاپن کاری را آغاز کرد که یک دهه بعد برای بقیه جهان تبدیل به هنجار شد.
اگر هر یک از این ها آشنا به نظر می رسد، به من بگویید: نرخ های بهره مصنوعی پایین، سفته بازان را تشویق کرد تا با اهرم به بازارهای سهام و املاک و مستغلات دست یابند. هر دو به اوج های مضحک صعود کردند.
بانک مرکزی ژاپن سعی کرد با افزایش نرخ بهره بازارها را خنک کند. این باعث یک بحران بدهی عظیم شد زیرا سفته بازان اهرمی شروع به نکول کردند.
بازار املاک و سهام به طور کامل سقوط کرد. در پاسخ، بانک مرکزی نرخها را کاهش داد و شروع به نجات شرکتهای «زامبی» درگیر بدهی کرد.
اما از آنجایی که نرخها از قبل برای شروع خیلی پایین بودند، نرخهای بهره صفر نتوانستند سفتهبازیهای ناشی از بدهی را تشویق کنند. بنابراین بهترین کاری که آنها میتوانستند به دست آورند، زنده نگه داشتن شرکتهای زامبی غیرمولد و بدون بدهی با جریان بیپایان پول ارزان است.
به طور خلاصه این مرز صفر است. این همان چیزی است که ما آن را “خطر اخلاقی” می نامیم. درست مثل دوستی که مدام پول قرض میکند، اما همیشه چک حقوقش را به چیزهای احمقانه میزند. اگر به آنها پول قرض دهید هرگز متوقف نمی شوند.
با ایالات متحده مقایسه کنید. یک سری چیزهای نه چندان عالی درست در حوالی سال 2000 اتفاق افتاد. حباب دات کام ترکید، 11 سپتامبر اتفاق افتاد و به دنبال آن حمله به افغانستان رخ داد.
فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش داد و آنها را برای مدت طولانی پایین نگه داشت. سفته بازان اهرمی بازار سهام و املاک و مستغلات را به بالاترین حد مضحک رساندند.
فدرال رزرو سعی کرد با افزایش نرخ بهره، بازارها را خنک کند. این باعث یک بحران بدهی عظیم شد زیرا سفته بازان اهرمی شروع به نکول کردند.
بازار املاک و سهام به طور کامل سقوط کرد. در پاسخ، بانک مرکزی نرخها را کاهش داد و شروع به نجات شرکتهای «زامبی» درگیر بدهی کرد.
اما تفاوت این بود که در سال 2008 تمام دنیا وارد این بازی شده بودند. به لطف بازار مشتقات خارج از بورس (OTC)، کل اقتصاد جهانی به یک کازینوی بدهکار تبدیل شده بود.
در حالی که تصویر بالا می گوید: “1 کوادریلیون دلار”، ارزش واقعی بازار مشتقات فرابورس نزدیک به 600 تریلیون دلار است. زمانی که در سال 2008 شروع به بازگشایی کرد، بازی برای اقتصاد جهانی تمام شد.
به همین دلیل است که بانکهای مرکزی به ولگردی و ولگردی مطلق پرداختند و ارزهای خود را پایین آوردند. ما فقط می توانیم حدس بزنیم که اگر آنها اجازه می دادند کازینو شکست بخورد، جهان چگونه به نظر می رسید.
همین بس که بگویم زشت بود.
مشکل این است، درست مانند ژاپن که در طول سی سال گذشته آموخته است، اکنون هیچ راهی برای خروج از این آشفتگی وجود ندارد. مشکل واقعی زمانی است که اتفاق دیگری می افتد، مثلاً یک بیماری همه گیر جهانی.
چیزی احمقانه در مورد فیلم های زامبی
اگر یک آخرالزمان زامبی وجود داشته باشد، به نظر می رسد کار هوشمندانه این است که بنشینیم و منتظر بمانیم تا آنها از گرسنگی بمیرند. وقتی مغز زامبی ها برای خوردن تمام شود، می میرند.
البته، این یک داستان خیلی خوب را ایجاد نمی کند. بنابراین نویسندگان با وجود مشکل آشکار عدم وجود غذای زامبی، دستگاهی را برای حفظ زامبیها ارائه کردند. فیلمهای زامبی دقیقاً اینگونه عمل میکنند.
همین امر در مورد شرکتهای زامبی با اهرم بیش از حد و غیرمولد نیز صادق است. می توانستیم عقب بنشینیم و بگذاریم گرسنگی بمیرند. زمانی که شرکتهای زامبی پول ارزانی برای وام گرفتن تمام میکردند، میمردند.
با این حال، برخلاف فیلمها، شرکتهای زامبی نیازی به ساخت ابزار داستانی جدید برای اجتناب از بدیهیات ندارند. آنها در کنار خود ضبط نظارتی دارند.
به یاد داشته باشید، معمار کمک های مالی 2008، وزیر خزانه داری هنک پالسون بود. آقای پالسون همچنین قبلاً مدیرعامل گلدمن ساکس بوده است.
و هنگامی که به گلدمن ساکس و بقیه دوستان بانکی اش اجازه داد که در شعله های آتش فرو روند یا هر مالیات دهندگان جهانی را به دلیل بی پروایی خود در قلاب قرار دهد، او دومی را انتخاب کرد.
به خاطر داشته باشید، سال 2008 یک رویداد “قوی سیاه” نبود. این یک نتیجه اجتناب ناپذیر از یک دهه خطر اخلاقی بود. COVID-19 یک قو سیاه بود .
و در حال حاضر، همه ما یک صندلی در ردیف جلو برای عواقب آن دماغ قو سیاه و غواصی در دههها خطر اخلاقی قرار میگیریم. کتاب بازی تغییر نکرده است، اما این بار ممکن است نتیجه متفاوت باشد.
کتاب راهنمای اقتصاد جهانی
کل جهان احتمالاً آینه اقتصاد ژاپن در آینده قابل پیش بینی است. کتاب بازی بسیار ساده است: نرخ ها را برای مدت طولانی خیلی پایین نگه دارید، بازارهای پر از پول های خنده دار را پمپاژ کنید، صبر کنید تا تمام شوند، نرخ ها را افزایش دهند، بازارها را خراب کنند، تمام بدهی های زباله و سرمایه گذاری های نادرست را با هزینه مالیات دهندگان خریداری کنید، تکرار کنید.
دیر یا زود، زمانی که بازارها فقط با پول های خنده دار کار می کنند، چاپگر برای همیشه روشن می ماند، شرکت های زامبی به هدر دادن پول ادامه می دهند و بازارها به آرامی از بین می روند.
اگر منصفانه باشیم، شاخص نیکی با محرک کووید همراه شد. هنوز هرگز اوج های دهه 1980 را به دست نیاورده است .
این را از خود بپرسید: آیا در بازاری سرمایه گذاری می کنید که به مدت سی سال به آرامی سقوط کرد و هنوز به طور کامل بهبود نیافته است؟
خوب، در حال حاضر دنیا جایی است که ژاپن در دهه 1980 بود. من شرط می بندم وقتی بازارهای جهانی سقوط می کنند، کمک های مالی از راه می رسند، چاپگر برای همیشه روشن خواهد بود، و بازارها به آرامی برای چندین دهه از بین می روند .
اما نکته کلیدی این است که ابتدا بازارها باید سقوط کنند . بدون خرابی، کتاب بازی نمیتواند کار کند، زیرا تورم تخته را برمیگرداند و همه قطعات را پراکنده میکند.
تا به حال، بانکهای مرکزی کتاب بازی ژاپن را تا یک «T» دنبال میکردند. اما سرمایه گذاران ریسک پذیر در ایالات متحده با توپ بازی نمی کنند. فدرال رزرو به افزایش نرخ بهره ادامه می دهد و سرمایه گذاران به پمپاژ بازارها ادامه می دهند.
بله، بازارها پایین آمده اند، اما سقوط نکرده اند . بنابراین در حال حاضر فدرال رزرو به سرمایه گذاران بدون شرایط نامشخص می گوید که آنها بازارها را نزولی خواهند کرد .
مشکل اینجاست که سرمایه گذاران مدام بلوف خود را صدا می کنند. همه میدانند که چاپگر پول دیر یا زود دوباره روشن میشود، بنابراین با هر افتی انتظار تغییر نرخ بهره را دارند.
این امر فدرال رزرو را مجبور می کند تا پیچ ها را بیشتر ببندد. اما هرچه بیشتر سفت شوند، جمعیت ریسک پذیر بیشتر انتظار چرخش را دارند. این یک بازی مرغ است که فقط می تواند به فاجعه ختم شود.
چیزی که وجود دارد این است که فدرال رزرو تا این حد می تواند قبل از اینکه سقوط به یک فروپاشی تبدیل شود، سفت شود. بالاتر از یک نرخ بهره معین، هزینه خدمات بدهی ملی به وزنی غیرقابل تحمل تبدیل می شود.
اگر به آن بالا برسیم که تقریباً حدود 4 درصد نرخ بهره است، می توانید «فرود نرم» را فراموش کنید. تصادف سریع، وحشیانه و تکان دهنده خواهد بود. اما یک کلاس دارایی وجود دارد که ممکن است این بار کاری متفاوت انجام دهد.
کریپتو کارنسی ها:
کد قانون است
علیرغم نوسانات، بازارهای کریپتو به طور قابل ملاحظه ای کارآمد هستند.
یادتان هست زمانی که Lehman Brothers سقوط کرد؟ موج شوکی که از طریق Trad-Fi گذشت، در نهایت منجر به فروپاشی اقتصاد جهانی شد.
در آن زمان، Lehman Brothers حدود 60 میلیارد دلار ارزش بازار داشت. زمانی که Terra Luna سقوط کرد، ارزش بازار آن نیز حدود 60 میلیارد دلار بود.
آیا این باعث فروپاشی اقتصاد جهانی شد؟ جواب منفی. بازارهای کریپتو واکنش نشان دادند. اما سرمایه مجدداً تخصیص یافت، بازیکنان بد (مثلاً 3AC، سانتیگراد، وویجر) از بین رفتند و کریپتو به کار خود ادامه داد.
Uniswap خراب نشد. پنکیک خراب نشد. Curve این کار را نکرد و هیچ DAO مبتنی بر کد دیگری نیز چنین نکرد. چرا؟ زیرا قوانین در کد گذاری شده اند.
وویجر با یک دست دادن میلیاردها دلار قرض میداد. Maker DAO این کار را انجام نمی دهد و Curve یا Convex نیز این کار را نمی کند. آنها نمی توانند. توی کد نیست
آینده Trad-Fi نامشخص است زیرا مردم تصمیمات وحشتناکی را بدون عواقب می گیرند. Crypto این اجازه را نمی دهد.
و همان افرادی که آن تصمیمات وحشتناک را در Trad-Fi میگرفتند، خود را در جعبه قرار دادهاند. آنها بدون آتش زدن اقتصاد جهانی راه فراری ندارند.
آنهایی که در بالا هستند عالی کار می کنند. اما هزینه برای بقیه جهان وحشتناک است. کاهش استاندارد زندگی، از دست دادن مداوم قدرت خرید و ریاضت اجباری تمام چیزی است که باید منتظر آن باشیم.
شاید.
مسئله این است که وقتی دنیا متوجه می شود که چه معامله بدی به دست می آورند، یک جایگزین وجود دارد. آن جایگزین در آخرین تصادف در دسترس نبود.
بیت کوین نام دارد.
و با گسترش، بقیه بازارهای رمزنگاری نیز همینطور. بیت کوین و بازارهای رمزنگاری گسترده تر مجموع صفر هستند. پول می آید، قیمت بالا می رود. پول می رود، قیمت پایین می آید.
به همین سادگی.
اما، اگر تز من درست باشد، و بازارها سقوط کنند، نجات پیدا کنند و سپس برای چندین دهه تغییر کنند، در حالی که ارزش پول خانگی شما بین 10 تا 15 درصد در سال کاهش می یابد، چه انگیزه ای برای خرید در بازارها دارید – سهام، واقعی. املاک، یا غیره؟
این نمودار را به خاطر دارید؟
به احتمال زیاد بازارهای جهانی سهام (از جمله در ایالات متحده آمریکا) پس از سقوط بعدی احتمالاً به این شکل خواهند بود. درموردش یک لحظه فکر کن. تصور کنید 401K یا سبد سهام شما به آرامی برای بیست سال آینده از بین می رود قبل از اینکه شاهد سودی باشید.
این عالی نیست.
اما قبل از کریپتو، شما انتخابی نداشتید. این بازارها هستند، یا این که شاهد از بین رفتن قدرت خرید شما باشید. اما اگر بازارها نتوانند مانند گذشته بالا بروند،چه کنیم؟
من فکر می کنم مردم شروع به خرید رمزارز خواهند کرد.
این یک بازار بدون مرز است. 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته باز است. می توان آن را دستکاری کرد، اما فقط در چارچوب قوانین موجود در کد. و در رادار همه است.
این محاسبات به همان اندازه برای افراد صادق است، برای مؤسسات، به همان اندازه که برای دولت-ملت های جهان که در حال حاضر وابسته به ایالات متحده و سیستم بانکی سوئیفت هستند صادق است.
کریپتو برای پذیرش آسان در ساعات اولیه آماده نیست. برای جو و جین معمولی خیلی باطنی و فنی است.
به این معنا که اگر بانکهای مرکزی بتوانند راهی برای رهایی از این آشفتگی بیابند و پمپ دیگری را بیرون بیاورند، احتمالاً مدتی طول میکشد تا رمزارزها به جریان اصلی تبدیل شوند.
اما اگر بانکهای مرکزی نمیتوانند راهی برای خروج از این آشفتگی بیابند، خوب، ضرورت یک مادر است.
و اگر همه چیز برای فدرال رزرو به سمتی پیش برود، و در نهایت آنها سیاست های پولی را بیش از حد سخت تر کنند و یک شوک به سبک دوران رکود ایجاد کنند، من فکر می کنم که ارزهای دیجیتال در واقع ممکن است پمپاژ کنند.
مثل سخت.
به بیان ساده، شما (و بقیه) پول خود را (خودشان) کجا میگذارید؟ بدون شک یک سقوط اقتصادی در راه است. چه این هفته، چه امسال و چه در این دهه، در راه است. همانطور که من این جمله را تایپ می کنم مطمئن است.
و با این حال، این بار واقعاً متفاوت است. این بار یک شبکه مالی جهانی کارآمد و غیرمتمرکز با امکانات تقریباً نامحدود وجود دارد. این یک نظریه نیست و ایده دور از ذهنی نیست.
همین الان آنجاست آن کار می کند. این ارتجاعی است. و فقط یک کلیک با هر دستگاه محاسباتی متصل به شبکه فاصله دارد.
البته، تصادف بعدی ممکن است کل بازی را به صفر برساند. این قطعا امکان پذیر است. اما در مجموع، من قویاً معتقدم که داشتن یک سهم در بازی برای بقای مالی من در سال های آینده بسیار مهم است.
زمستان اینجاست. و مانند بچه های تابستان از بازی تاج و تخت، سرمایه گذاران امروزی هرگز زمستان واقعی را نمی شناسند. اما این زمستان ممکن است متفاوت باشد. من فکر می کنم کریپتو با ذوب شدن بقیه سیستم ذوب می شود.
در واقع، من روی آن شرط بندی می کنم.
دیدگاهتان را بنویسید