راز معامله گری که در 13 ماه 10هزار دلار را به 100 هزار دلار تبدیل کرد

همیشه دوست داشتم تحلیلگر باشم. وقتی 18 ساله شدم، اولین کاری که کردم این بود که یک حساب کارگزاری باز کردم و 200 دلاری که از پول کمک هزینه ام پس انداز کرده بودم، واریز کردم.
من در سهام سرمایهگذاری میکردم، تجزیه و تحلیل بنیادی میکردم، صورتهای سود و ترازنامه را میخواندم، اما چند ماه گذشت، و متوجه شدم که شما واقعاً برای کسب درآمد مناسب با سهام به پول زیادی نیاز دارید. طبیعی بود که انگیزه ام را از دست می دادم.
اما بعد، گزینه هایی را پیدا کردم. و سودها نجومی بود
اولین تجارت خود را به یاد می آورم:
پس از آن، متوجه شدم که پرداخت برای خدمات سیگنال آسان تر است. آنها تحلیلگر روزانه بودند و هفته نامه ها را معامله می کردند. من ساده لوح و یک نوجوان (بسیار) گنگ بودم که می خواستم سریع ثروتمند شوم، نمی دانستم مدیریت ریسک به چه معناست و بی توجهی کامل به آن. دستور العمل برای فاجعه.
من در نهایت 9000 دلار در یک روز از دست دادم. این تمام چیزی بود که داشتم. داشتم می لرزیدم. یادم می آید که رفتم وندی و نوتلا فراستی خریدم و در پارکینگ گریه کردم.
بعد از آن چند ماه گذشت و من با 2000 دلار برگشتم. مصمم بودم به گزینهها تسلط پیدا کنم، به شدت مطالعه کردم، و در نهایت در مورد اسپردها یاد گرفتم.
با دانش تازه ای که در مورد اسپردها پیدا کردم، اکانتم را 2 ماه متوالی دو برابر کردم، خیلی خوشحال شدم. مطمئن بودم که ثروتمند خواهم شد. وقتی به گذشته نگاه میکنم، آن دوران واقعاً دوران خوبی در زندگی من بود، به جواهرفروشی رفتم، برای خودم جواهرات طلا خریدم و همیشه به آهنگ “I love the Dough” از Biggie و Jay-Z گوش میدادم.
اگرچه موفقیت کوتاه مدتی پیدا کرده بودم، اما هنوز مدیریت ریسک را یاد نگرفته بودم. بنابراین، فکر می کنید بعد چه اتفاقی افتاد؟ من تمام سودی را که فقط در یک معامله به دست آورده بودم از دست دادم. درآمد AAPL بود، آنقدر عصبی بودم که نمی توانستم بخوابم.
بنابراین بعد از آن برای چند ماه از تجارت دست کشیدم.
تجارت آزاد من شروع به کار کرد و بیشتر از همیشه درآمد کسب می کردم، اما راضی نبودم. من به هیجان گزینه های معاملاتی نیاز داشتم، بنابراین برگشتم.
من چند چیز را امتحان کردم: معاملات روزانه، اسپرد، معاملات نوسانی، خدمات هشدار، تحلیل تکنیکال، The Strat…
من پول زیادی به دست آوردم و پول زیادی از دست دادم، و می توانم به شما اطمینان دهم: هر استراتژی، هر نوع تحلیل، سبک معاملاتی، هر چیزی که وجود دارد، آن را امتحان کرده ام.
هیچ چیز برای من کار نکرد تا اینکه سیستم فعلی خود را پیدا کردم…
و من توانستم 10437 دلار را در 13 ماه به 111669 دلار تبدیل کنم.
سیستم
من قصد دارم با مدیریت ریسک شروع کنم زیرا این تنها مهمترین چیز در هر سیستمی است.
اندازه موقعیت و توقف ضرر:
اندازه من حدود 9٪ از حساب من در هر معامله است. و من از استاپ لاس 25 درصدی استفاده می کنم.
به این ترتیب، من فقط حدود 2٪ از حساب خود را در هر معامله به خطر می اندازم.
مثال زیر را ببینید:

سود گرفتن
من همیشه 30 درصد سود می برم. تعداد بازدیدهای پایه اضافه می شود.
یادداشت:
شما نمی توانید دقیقاً 9٪ اندازه بگیرید، ما در اینجا در مورد میانگین صحبت می کنیم. ممکن است در برخی معاملات ضرر کنید یا بیشتر از آنچه که برنامه ریزی شده است درآمد کسب کنید، اما این درصد از حساب شما میانگین هایی است که باید به آنها هدف داشته باشید.
قوانین اضافی مدیریت ریسک:
1. 2 معامله در یک بخش نداشته باشید. بخش ها تمایل دارند با هم حرکت کنند. اگر با سهام شرکت هواپیمایی معامله دارید، از سهام شرکت هواپیمایی دیگری معامله ای نخرید، زیرا آنها با هم حرکت می کنند.
2. سعی کنید تعادلی بین پوزیشن های بلند و کوتاه داشته باشید، بنابراین اگر اتفاقی یک شبه رخ داد، بیش از حد در معرض یک طرف قرار نگیرید.
3. احساسات صفر. مانند یک ماشین تجارت کنید. فقط سیستم را اجرا کنید پول خواهد آمد.
فرکانس تجارت
من سعی می کنم 3 معامله در هفته انجام دهم، بنابراین در مجموع 12 معامله در ماه انجام می شود. (گاهی اوقات فرصتی برای معاملات بیشتر وجود دارد). اما سعی می کنم زیاده روی نکنم.
بیایید اعداد را اجرا کنیم:
میانگین برد من 75 درصد است.
بنابراین به طور متوسط از 12 معامله 9 معامله برنده می شوم.

877.50 دلار در حساب 5000 دلاری 17.5 درصد است.
من در سال گذشته میانگین کمی بیشتر کردم، حدود 20٪.
اعداد شما نیز احتمالاً کمی متفاوت به نظر می رسند، اما فقط برای اینکه به شما ایده بدهم:
اگر با 5000 دلار شروع کنید و به طور متوسط 17.50٪ هر ماه برای یک سال، در نهایت به 34627.76 دلار خواهید رسید.
کلید ترکیب سود این است که همیشه به درصد فکر کنید و البته به قوانین سیستم پایبند باشید.
باز هم، شما می توانید بهتر انجام دهید، یا می توانید بدتر انجام دهید. این فقط برای این است که به شما ایده بدهید. حالا بیایید در مورد نحوه یافتن معاملات صحبت کنیم.
یافتن معاملات
کاری که من انجام می دهم این است که از پول هوشمند پیروی می کنم. برای اینکه بفهمید بازار چگونه کار می کند، باید بدانید که بازیگران کلیدی بازار چه کسانی هستند، زیرا آنها هستند که می توانند بازارها را به حرکت درآورند.
پول هوشمند – صندوق های تامینی، بانک های نهادی، شرکت های تجاری اختصاصی، میلیاردرها.
- آنها مقادیر زیادی سهام را جمع آوری و توزیع می کنند.
- آنها احساسات بازار را تعیین می کنند.
مؤسسات، الگوریتم های معاملاتی فرکانس بالا.
- آنها سفارشات کلان اسمارت مانی را دنبال می کنند.
- آنها بسته به کاری که اسمارت مانی انجام می دهد، به شدت خرید یا فروش می کنند.
- آنها هستند که باعث افزایش تصاعدی حجم و حرکت های جهت دار بزرگ قیمت می شوند.
- سفارشهای آنها خودکار هستند و سیستمهای آنها میتوانند هزاران سفارش را قبل از اینکه بتوانید یک معامله انجام دهید، ثبت کنند.
- آنها به سرعت وارد و خارج می شوند.
گروه های سرمایه گذاری و صندوق های کوچک
- شرکت سرمایه گذاری متوسط که تا حدودی از کل بازار مطلع است.
- آنها به پیشنهادات ارائه شده توسط موسسات بزرگ گوش می دهند و روند بازار را دنبال می کنند.
سرمایه گذاران کوچک و خرده فروشان
- متوسط تاجر/سرمایه گذار خرده فروشی یا صندوق های بسیار کوچک.
سرمایه گذاران ناآگاه، با نام مستعار “پول احمقانه”
- این گروه از افراد دیگری تشکیل شده است که مقداری پول نقد اضافی برای سرمایه گذاری دارند.
- آنها درک بسیار کمی از آنچه در بازار می گذرد دارند.
- آنها تصمیمات خود را بر اساس احساسات قرار می دهند و خریدارانی تکان دهنده هستند.
سهم بازار بین بازیگران بازار
گروههای سرمایهگذاری، صندوقهای کوچک، خردهفروشی و سرمایهگذاران ناآگاه تقریباً 15 درصد از سهم بازار را در اختیار دارند.
پول هوشمند، شرکت ها، میلیاردرها، مؤسسات و HFT 85 درصد دیگر را کنترل می کنند.
با در نظر گرفتن این موضوع؛ معاملات شما و من واقعاً بر بازارها تأثیر نمی گذارد. بنابراین به طور منطقی، ما باید به دنبال افرادی باشیم که واقعاً منابع لازم برای حرکت در بازار را دارند.
به این افراد نهنگ می گویند.
در اقیانوس، نهنگ ها بزرگ هستند و باعث ایجاد امواج بزرگ می شوند. در بازارها هم همین اتفاق می افتد.
وظیفه شما به عنوان یک تاجر این است که این نهنگ ها را پیدا کنید و بر امواج آنها سوار شوید. من امیدوارم که این در تئوری منطقی باشد، اکنون بیایید در مورد چگونگی اعمال این در عمل بحث کنیم. برای انجام این کار به یک سرویس جریان گزینه نیاز دارید، چند مورد وجود دارد:
وقتی یک سرویس جریان دارید، میتوانید معامله ها را ببینید.
جابجایی اختیار سفارش بازاری است که به اندازههای مختلف تقسیم میشود تا از همه قراردادهای موجود با بهترین قیمتهایی که در حال حاضر در همه صرافیها ارائه میشود، استفاده شود. با انجام این کار، معاملهگر دفتر سفارش مبادلات متعدد را تا زمانی که سفارش به طور کامل پر شود، «جارو» میکند. این سفارشها بهعنوان چندین سفارش کوچکتر که فقط با فاصله چند میلیثانیه از هم اجرا میشوند، روی نوار چاپ میشوند – وقتی جمع شوند، اغلب میتوانند به اندازهای جدی اضافه شوند. این نوع سفارشات جارویی مخصوصاً برای معامله گران مؤسسه (پول هوشمند) که سرعت و مخفی کاری را ترجیح می دهند مفید است.
سفارشهای Sweep نشان میدهد که معاملهگر میخواهد با عجله موقعیتی را اتخاذ کند، در حالی که زیر رادار باقی میماند – نشان میدهد که آنها در آینده نزدیک پیشبینی میکنند که سهام پایه یک حرکت بزرگ را پیشبینی کند.
Sweep ها تهاجمی هستند، اما ما می خواهیم فیلتر کنیم تا تهاجمی بیشتری پیدا کنیم.
تهاجمی تر = بهتر
چگونه پرخاشگری را تعیین کنیم؟ به ریسکی که معامله گر متحمل می شود فکر کنید.
در پلت فرم جریان گزینهها، فیلتر را بر اساس
1. از پول
2. انقضای کوتاه
3. بیش از یک میلیون دلار یا چندین بار تکرار جاروب
4. هر چه تفاوت بین سهام و قیمت اعتصاب سوئیپ بیشتر باشد، بهتر است.
اگر در برخی از گزینههای پولی کوتاهمدت، بیش از 1,000,000 دلار را مشاهده کردید. این احتمال وجود دارد که شخصی که سفارش داده است می داند چیزی در شرف وقوع است.
چه زمانی از جاروها پیروی نکنید:
روی ETFها (آنها به طور مرتب توسط پول هوشمند برای محافظت از موقعیت ها استفاده می شوند).
رفت و برگشت به قیمت پیشنهادی. این نشان می دهد که شخصی که پشت معامله است، پوزیشن را فروخته است، نه خریدار.
برخی از پلتفرم ها می توانند اسپردها را فیلتر کنند. از معامله های که بخشی از یک استراتژی چند پا هستند پیروی نکنید. چرا؟ اگر گسترش جهت دار باشد، احتمالاً حرکت پیش بینی شده چندان تهاجمی نیست. یا می تواند گسترش غیر جهت دار باشد.
قرارداد انتخاب :
من همان قرارداد نهنگ ها را نمی خرم. من دوست دارم گزینه ها را کاملا ایمن بازی کنم، به همین دلیل است که همیشه قراردادها را 8 هفته می خرم. به این ترتیب من در مورد تاریخ انقضا استرس ندارم و نوسانات بسیار کمتر است.
برای مکان اعتصاب، نهنگ میتواند به جز گزینههای خروج از پول، اما من همیشه با پول خرید میکنم، یا یک ضربه از پول. باز هم، من دوست دارم آن را امن بازی کنم.
نتیجه:
- اندازه موقعیت کلیدی است
- ریسک را مدیریت کنید
- تا حد امکان سیستماتیک باشید
- به دنبال فعالیت بسیار تهاجمی برای افزایش احتمالات باشید
و قبل از معامله با پول واقعی، تجارت کاغذی را انجام دهید. حرف من را نپذیرید، کمی شک داشته باشید و قبل از اینکه پول واقعی یا قابل توجهی را به خطر بیندازید، ثابت کنید که این استراتژی کار کرده است
دیدگاهتان را بنویسید